ترجمه مقاله

حوال

لغت‌نامه دهخدا

حوال . [ ح ِ ] (ع اِ) حائل میان دو چیز.(منتهی الارب ) (آنندراج ). هر چیز که میان دو چیز حایل و حاجز گردد. || (مص ) محاولة، (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). اراده کردن . (از اقرب الموارد). و در اساس آمده : حوال و محاوله ؛ طلب کردن چیزی است با حیله . (از اقرب الموارد). رجوع به محاوله شود.
ترجمه مقاله