حکایت گفتن
لغتنامه دهخدا
حکایت گفتن .[ ح ِ ی َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) حکایت کردن :
کمال حسن وجودت بوصف راست نیاید
مگر هم آینه گوید چنانکه هست حکایت .
حکایت بر مزاج مستمع گوی .
کمال حسن وجودت بوصف راست نیاید
مگر هم آینه گوید چنانکه هست حکایت .
سعدی .
حکایت بر مزاج مستمع گوی .
(گلستان ).