ترجمه مقاله

حکیمة

لغت‌نامه دهخدا

حکیمة. [ ح َ م َ ] (ع ص ) تأنیث حکیم . زنی حکیم . ج ،حکیمات . و در عرب چهار تن این عنوان و لقب دارند که آنان را حکیمات العرب خوانند. رجوع به حکیمات شود.
ترجمه مقاله