ترجمه مقاله

حکیم

لغت‌نامه دهخدا

حکیم . [ ح َ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء) : حکیم حکیمان خداست ؛ یعنی شفای بیماران او تعالی بخشد.
هیچکسی نیست ز زیبا و زشت
کش نه حکیم از پی کاری سرشت .

(از جنگ زهرالریاض ).


چنین که کرد تواند مگر خدای بزرگ
که قادر است و حکیم است و عالم و جبار.

ناصرخسرو.


دست در دامن عفوت زنم و باک ندارم
که کریمی و حکیمی و عظیمی و قدیر.

سعدی .


ترجمه مقاله