ترجمه مقاله

حک کردن

لغت‌نامه دهخدا

حک کردن . [ ح َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) محو کردن . سودن :
عارفان خال سویدا را ز دل حک میکنند
اینقدر ای ساده دل نقش و نگار خانه چیست .

صائب .


ترجمه مقاله