ترجمه مقاله

خاج

لغت‌نامه دهخدا

خاج . (ارمنی ، اِ) بر وزن تاج بمعنی چلیپا باشد که صلیب نصاری است . (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). رجوع بصلیب شود. || نرمه ٔ گوش یعنی جائی که گوشواره در آن کنند. (برهان ) (آنندراج ) :
دولت از خاج گوش بنده ٔ تو
بنده را حلقه درکشند بخاج .

سوزنی .


|| دار. یکی از اشکال ورق بازی (قمار). رجوع به صلیب و رجوع به چلیپا شود.
ترجمه مقاله