ترجمه مقاله

خادم

لغت‌نامه دهخدا

خادم . [ دِ ] (اِخ ) ابوالعلاری صواب بن عبداﷲ الجمالی . پیری صالح بود و از ابومحمد کامکاربن عبدالرزاق الحجاجی حدیث استماع کرد. سمعانی گوید من هم از او (یعنی از ابوالعلاری ) در مرو حدیث استماع کردم .این ابوالعلاری مردی بود که در نماز جماعت و امور دینی غفلت نمی ورزید و در مدرسه ٔ ما نماز بپا می داشت . وفاتش بین 527 و 528 هَ . ق . بود. (الانساب سمعانی ).
ترجمه مقاله