ترجمه مقاله

خارجة

لغت‌نامه دهخدا

خارجة. [ رِ ج َ ] (اِخ ) ابن عفقان الثقفی . ابن ابی حاتم گوید که ابن مرزوق از ام دهیم دختر مهدی بن عبداﷲبن جمیعبن خارجةبن عفقان از پدرش (یعنی مهدی بن عبداﷲ) و پدرش از اجدادش ... از خارجةبن عفقان آورده است که روزی خارجةبن عفقان بخدمت نبی صلی اﷲ علیه و آله و سلم آمد و پیغمبر مریض بود وعرق میریخت و فاطمه سلام اﷲ علیها بر حال پدر اندوه می خورد و پیغمبر می فرمود بر حال پدرت پس از امروز اندوهی نیست . ابن منده از طریق ابن مرزوق از ام سعید دختر اعین روایت کرده است که ام فلیحة دختر داود از پدرش و پدرش از عفقان بن سقیم روایت نموده که روزی عفقان و دو فرزندش خارجه و مرداس خدمت پیغمبر رسیدند و پیغمبر مر آنها را دعا گفت . (الاصابه جزء دوم ص 85).
ترجمه مقاله