ترجمه مقاله

خارجة

لغت‌نامه دهخدا

خارجة. [ رِ ج َ ] (اِخ ) ابن جَزِء یا جَزی خفیفة العذری . ابن السکن و جز او نام وی را برده اند و همچنین ابن منده و بیهقی و ابن السکن از او اخراج حدیث کرده اند و خطیب و مؤتلف از طریق سعیدبن سنان از ربیعةبن یزید چنین نقل حدیث از او کرده است : حدثنی خارجةبن جزء العذری سمعت رجلا یقول یوم تبوک یا رسول اﷲ اتباضع اهل الجنة...؟ -الحدیث . در اسناد این حدیث ضعف است و در روایت خطیب از ربیعة الحرشی چنین است : حدثنی خارجة سمعت رجلاً بتبوک قال یا رسول اﷲ... الحدیث ابوعمرو در سلسله ٔ روات در ذیل اسم خارجه چنین یاد کرده است : خارجة جبیربن نفیر. (کتاب الاصابه جزء ثانی صفحه ٔ 84).
ترجمه مقاله