خاطر برداشتن
لغتنامه دهخدا
خاطر برداشتن . [ طِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) از فکر کسی و چیزی بیرون آمدن . از خیال کسی منصرف شدن . قطع علاقه از کسی کردن :
خاطر از مهر کسان برداشتم از بهر تو
چون تراگشتم تو خود خاطر ز ما برداشتی .
خاطر از مهر کسان برداشتم از بهر تو
چون تراگشتم تو خود خاطر ز ما برداشتی .
سعدی (طیبات ).