ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عرفطةبن ابرهةبن سنان اللیثی . (عذری نیز آمده است و این صحیح است ). عمربن شبة در اخبار مکه میگوید: او خالدبن عرفطةبن صعیربن حزان بن کاهل بن عبدبن عذرة است و در خردسالی به مکه آمد و هم سوگند با بنی زهره شد. وی پسر برادر ثعبةبن صعیرالعذری وپسرعم عبداﷲبن ثعلبة است . ابن مندة این قول را بعید دانسته و گفته : او خزاعی است . ترمذی به اسناد صحیح حدیث او را اخراج کرده و ابوعثمان النهدی از او روایت میکند که خالد با سعدبن ابی وقاص در فتوح عراق شرکت داشت . عبداﷲبن یسار و ابواسحاق السبیعی و جز ایشان نیز این روایت را دارند. (از الاصابة قسم 1 ج 1 ص 94).
ترجمه مقاله