ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن غسان ، مکنی به ابوعبس الدارمی . وی از پدرش حدیث میکند. ابن عدی می گوید: او را دو حدیث باطل است و حال آنکه پدرش غسان بن مالک مرد معروفی است . بصریون را عقیدت است که او سارق حدیث ابی خلیفه میباشد، ولی در اینکه او به ملاقات مشایخی که از آنها حدیث کرده رسیده هیچگونه انکاری ندارد. اسماعیلی در مستخرجش از او تخریج حدیث کرد و گفت : خالدبن غسان شیخ لین است به شرط تصحیح . (از لسان المیزان ج 2 ص 383).
ترجمه مقاله