ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن یزیدبن مسلم الغنوی البصری . عقیلی غالب احادیث او را موهوم می داند و سپس سیاق این حدیث مرفوع ابراهیم بن المعتمر العروقی را که از خالد و خالداز برأبن یزید از قتادة از انس آورده است نیکو میداند: «یوش» أن یملاء اﷲ ایدیکم من العجم ثم یجعلهم اسداً لایفرون تقتلون مقاتلتکم و یأکلون فیئکم ». این حدیث از حمادبن سلمة از یونس از حسن از سمرة از نبی آمده است . عقیلی باز حدیث دیگری از او روایت میدارد که نقل آن از طریق او معروف نیست و آن را قتاده از ابی العالیة روایت میکند. (از لسان المیزان ج 2 ص 391).
ترجمه مقاله