ترجمه مقاله

خالد

لغت‌نامه دهخدا

خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن سلیمان . مکنی به ابومعاذ البجلی . ابن معین او را ضعیف می داند. وی از ثوری و مالک حدیث دارد. دارقطنی در «غرائب مالک » می گوید: محمد نوح الجندیسابوری از سلیمان بن ابی هوده از ابومعاذ از جریح از عمروبن دینار حدیث کرد که «الوزن وزن اهل المدینة و المکیال مکیال اهل مکة» خلیلی در ارشاد می گوید: وی معروف الحدیث و منکرالحدیث است . (از لسان المیزان ج 2 ص 377).
ترجمه مقاله