خامه ٔ فولاد
لغتنامه دهخدا
خامه ٔ فولاد. [ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قلم که از جنس فولاد باشد. قلم فولادی :
در انتظام کار جهان اهتمام خلق
مشق جنون بخامه ٔ فولاد کردن است .
در انتظام کار جهان اهتمام خلق
مشق جنون بخامه ٔ فولاد کردن است .
صائب (از آنندراج ).