ترجمه مقاله

خام خوی

لغت‌نامه دهخدا

خام خوی . (ص مرکب ) آنکه بر یک چیز قیام نداشته باشد بلکه در هر زمانی تلون پدید آورد. (آنندراج ) (اشتینگاس ) (ناظم الاطباء) :
توانم که من با تو ای خام خوی
کنم پختگی گردم آزرم جوی .

نظامی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله