ترجمه مقاله

خانق

لغت‌نامه دهخدا

خانق . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام ناحیتی بوده ببلاد نزار. یاقوت چنین آرد: ابومنذر گفت : نقل کرده اند که ایادبن نزار و برادران در تهامه و حدود آن زندگی میکردند ناگاه بین آنها جنگ درگرفت و طایفه ٔ مضر و ربیعه دو فرزند دیگر نزار را علیه ایاد یاری کردند و بین آنها در خانق ، که حال از بلاد کنانةبن خزیمة است ، جنگ درگرفت و در این جنگ ایاد هزیمت یافت . یکی از بنی حفصةبن قیس بن عیلان در ذم ایاد گفته است :
ایاداً، یوم خانق ، قد وطئنا
بخیل مضمرات قد برینا
ترادی بالفوارس کل یوم
غضاب الحرب تحمی المحجرینا
فابنا بالنهاب و بالسبایا
و اضحوا فی الدیار مجدلینا

(از معجم البلدان یاقوت حموی ).


ترجمه مقاله