خانه برهم خوردن
لغتنامه دهخدا
خانه برهم خوردن . [ ن َ /ن ِ ب َ هََ خوَر / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) ویران شدن خانه . (آنندراج ). || ویران شدن :
از ستون آه برپا کرده ام افلاک را
گر نفس دزدم بخود این خانه بر هم میخورد.
از ستون آه برپا کرده ام افلاک را
گر نفس دزدم بخود این خانه بر هم میخورد.
ملاعامی نهاوندی (از آنندراج ).