ترجمه مقاله

خانه وار

لغت‌نامه دهخدا

خانه وار. [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانوار. جمعیت یک خانه و نوعاً هر پنج نفر را یک خانوار یا خانه وار میگویند. (ناظم الاطباء):«هر خانه وار باید ده تومان بپردازد». یعنی از هر خانه جدا جدا باید ده تومان گرفت . || ظاهراًبه معنی مقدار یک خانه باشد چه یکی از معانی «وار» مقدار است چون «جامه وار» و «کلاه وار» یعنی بمقدار یک جامه یا یک کلاه : «خانه واری حصیر از شوشه ٔ زر کشیده افکنده » یعنی حصیری به اندازه ٔ خانه از زر کشیده در آنجا گسترده بود و شوشه بر وزن خوشه شمش طلاو نقره و امثال آنرا گویند و ظاهراً مقصود از شوشه ٔزر کشیده طلایی باشد که از حدیده کشیده بهیأت ریسمانهای باریک ساخته باشند و آنرا اکنون در ایران گلابتون گویند. (از حواشی چهارمقاله ٔ عروضی چ معین ص 20).
ترجمه مقاله