ترجمه مقاله

خان غرد

لغت‌نامه دهخدا

خان غرد. [ غ َ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ تابستانی راگویند . (شرفنامه ٔ منیری )(برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
بسا خان و کاشانه و خان غرد
بدو اندرون شادی و نوشخرد.

ابوشکور بلخی (از فرهنگ اسدی ).


ترجمه مقاله