ترجمه مقاله

خبایا

لغت‌نامه دهخدا

خبایا. [ خ َ ] (ع اِ) ج ِ «خبیئة» و «خبی ٔ» «التمسوا الرزق فی خبایا الارض ». (از حدیث نبوی بنقل اقرب الموارد). و خفایای آن ماجری و خبایای آن حادثه محقق شد. (سندبادنامه ص 86). پسر را از بهر تجدید وصیت و تمکین از خبایای ودیعت پیش خواند. (از ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 203).
- سعدالخبایا ؛ منزل بیست و پنجم از منازل قمر. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله