ترجمه مقاله

خبت

لغت‌نامه دهخدا

خبت . [ خ َ ] (ع اِ) زمین بدون سنگلاخ که در آن شن ریزه باشد. (از یاقوت در معجم البلدان ). || زمین گود وسیع. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از لسان العرب ): «نزلوا فی خبت من الارض ». (از اقرب الموارد). || زمین صاف در بیابان پر از سنگ سیاه حره . (بنابر قول ابوعمر و بنقل یاقوت در معجم البلدان ). || زمین فرورفته و مشکلی که چون از آن برآمدن حاصل آید بزمین صاف و سهل رسند. (از معجم البلدان یاقوت ). ج ، خبوت ، اخبات . || گودالی که در آن ریگ باشد. (از معجم الوسیط). ج ، خبوت ، اخبات . || دره ٔ طولانی که در آن نباتی از نوع عضاء باشد. (معجم الوسیط) (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله