خبر شنیدن
لغتنامه دهخدا
خبر شنیدن . [ خ َ ب َ ش َ / ش ِ دَ ] (مص مرکب ) اطلاع بر امری پیدا کردن . خبری را شنیدن . بخبری راه بردن . شنیدن خبر چیزی :
آمدنداز خبر شنیدن او
صدهزار آدمی بدیدن او.
|| علم حدیث گوش کردن . آموختن حدیث و خبر (باصطلاح اصولیین ).
آمدنداز خبر شنیدن او
صدهزار آدمی بدیدن او.
نظامی .
|| علم حدیث گوش کردن . آموختن حدیث و خبر (باصطلاح اصولیین ).