ترجمه مقاله

خبص

لغت‌نامه دهخدا

خبص . [ خ َ ] (ع مص ) آمیختن چیزی را. (از منتهی الارب ) (از معجم الوسیط) (از متن اللغة) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). || عمل آوردن و خلط کردن حلوا. (از متن اللغة). || پختن افروشه . (ناظم الاطباء). || مردن . (از متن اللغة).
ترجمه مقاله