ترجمه مقاله

خبل

لغت‌نامه دهخدا

خبل . [ خ ُ ] (ع اِ) خاطر. دل . گمان . (از ناظم الاطباء). منه : وقع فی خبلی ؛ افتاد در دل من معنی این اصطلاح : خطا کردم و پشیمان شدم . (از منتهی الارب ) || گمان . تصور. (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله