ترجمه مقاله

خبنداة

لغت‌نامه دهخدا

خبنداة. [ خ َ ب َ ](ع ص ) جاریة خبنداة ؛ دختر تمام ساق و تمام اندام فربه و گران سرین . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ساق خبنداة؛ ساق گرد و پرگوشت . (از منتهی الارب ). ج ، خبندیات ، خباند.
ترجمه مقاله