خبنلغتنامه دهخداخبن . [ خ ُ ] (ع اِ) از گوشه ٔ توشه دان تا دهن آن . (از منتهی الارب ). مابین خرب المزادة و فمها. (از اقربت الموارد) (متن اللغة) (تاج العروس ) (ناظم الاطباء).