ترجمه مقاله

خب ریز

لغت‌نامه دهخدا

خب ریز. [ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان توابع ارسنجان بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 74 هزارگزی خاور زرقان کنار راه فرعی توابع ارسنجان به خفرک . این ناحیه در جلگه واقع و آب و هوایش معتدل و مالاریایی است به آنجا 229 تن سکونت دارندکه فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصولاتش غلات و چغندر است . اهالی به کشاورزی گذران میکنند و از صنایع دستی قالی می بافند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
در فارسنامه ٔ ناصری آمده است : قریه ای است به سه فرسنگی میانه ٔ جنوب و مغرب ارسنجان . و ابن بلخی گوید: خبرز و سروات شهرکی است و نواحی بسیار دارد به آن ، و حومه ٔ آن است و هوای آن سردسیر است معتدل و آبهای آن روان است و چشمه هاست و میوه بسیار باشد از هر نوعی و آبادان است و حومه ٔ آن جامع و منبر دارد. (از فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 123). رجوع به نزهت القلوب حمداﷲ مستوفی ج 3 ص 123 شود.
ترجمه مقاله