ترجمه مقاله

خب

لغت‌نامه دهخدا

خب . [ خ ِب ب ] (اِخ ) یاقوت آنرا به روایت از اسمأبن خارجه نام موضعی می داند: عیش الخیام لیالی الخب و نیز بنقل از ابی داود باز آنرا نام موضعی می آورد :
اقفر الخب من منازل اسماء
فجنبا مقلص فظلیم .
نصر آنرا آبی از بنی غنی در قرب کوفه می داند. (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله