ختار
لغتنامه دهخدا
ختار.[ خ َ / خ ُ ] (اِ) پاک کردن باغ و بستان و کشت زار ازعلف هرزه و خار و خلاشه . (از شرفنامه ٔ منیری ) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (فرهنگ جهانگیری ) :
باغ دین و کشت دولت را بتیغ
کرده از خار و خس اعدا ختار.
این کلمه و نظائر آن چون مکملی از قبیل «کردن » می گیرند قدما آنها را بصورت مصدر معنی کرده اند.
باغ دین و کشت دولت را بتیغ
کرده از خار و خس اعدا ختار.
فرخاری (از فرهنگ جهانگیری ).
این کلمه و نظائر آن چون مکملی از قبیل «کردن » می گیرند قدما آنها را بصورت مصدر معنی کرده اند.