ترجمه مقاله

ختن

لغت‌نامه دهخدا

ختن . [ خ َ ت َ ] (اِخ ) ابو عبداﷲ محمدبن حسن بن ابراهیم فارسی استرآبادی معروف به ختن . وی این لقب را ازآن دارد که خَتَن و صهر امام ابوبکر اسماعیلی بود. او از فقیهان زمان خود بود و اطلاعات فراوانی در مذهب شافعی داشت . چهار فرزند او بنامهای : «بشرالفضل » و «ابوالنصر عبیداﷲ» و «ابوعمروعبدالرحمان » و «ابوالحسن عبدالواسع» بودند. او سفری بخراسان و حجاز، و عراق کرد و از 377 هَ . ق . حدیث گفت و شاگردان بسیاری داشت . در 386 هَ . ق . فرمان یافت . (از انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله