ترجمه مقاله

خثعم

لغت‌نامه دهخدا

خثعم . [ خ َ ع َ ] (ع اِ) شیر بیشه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغة) (تاج العروس ). || نام شتر نری بوده که او را کشته اند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مردی که گوشت صورت وی بهم آمده نه از جهت ترشرویی . || از نامهای عربان . (از متن اللغة) .
ترجمه مقاله