خجلت ناکلغتنامه دهخداخجلت ناک . [ خ ِ ل َ ] (ص مرکب ) خجلت زده . شرمسار. شرمگین . شرم زده . شرمگن : بپذیرفت چون از تلخی اندکی گشته بود خجلت ناک . عرفی (از آنندراج ).