ترجمه مقاله

خجندی

لغت‌نامه دهخدا

خجندی . [ خ ُ ج َ ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن ثابت خجندی . از خاندان خجندیان بوده و اولین کسی است که از این طایفه مشهور شده وی در مرو اقامت داشت و نظام الملک بمجلس وعظ او میرفت سخن وی او را خوش آمد و او را به اصفهان آورد و تدریس مدرسه ای که در اصفهان بنا نموده بود به او تفویض کرد و ابوبکر مذکور را در اصفهان جاه و مکنتی عظیم دست داد و نظام الملک همواره بزیارت او می رفت . (از تعلیقات قزوینی بر لباب الالباب عوفی ص 354).
ترجمه مقاله