ترجمه مقاله

خدب

لغت‌نامه دهخدا

خدب . [ خ َ دَ ] (ع مص ) دراز شدن و وسیع شدن . یقال : خدبت الضربة و الطعنة؛ وسیع شد جای ضربة و طعنه . || وسیع شدن و گشادن خفتان . (از معجم الوسیط). || دراز شدن زمین . || دراز گردیدن . (از معجم الوسیط) (از ناظم الاطباء). || خودسر گردیدن . (از ناظم الاطباء). || احمق شدن . (از معجم الوسیط). || گول شدن . گیج شدن . (از معجم الوسیط) (متن اللغة).
ترجمه مقاله