خدمت دوست
لغتنامه دهخدا
خدمت دوست . [ خ ِ م َ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پرستاری و تعهد و عملی که دوستی انجام دهد از سر اخلاص و بندگی :
کیست آنکو ندهد دل بچنین خدمت دوست
کیست آنکو نکشد، بار چنین خدمتگر.
|| حضور دوست . مجلس دوست . جناب دوست .
کیست آنکو ندهد دل بچنین خدمت دوست
کیست آنکو نکشد، بار چنین خدمتگر.
فرخی .
|| حضور دوست . مجلس دوست . جناب دوست .