ترجمه مقاله

خذارق

لغت‌نامه دهخدا

خذارق . [ خ ُ رِ ] (اِخ ) آب شوریست مر تازیان را که هر کس آنرا خورد، بسیار ریخ زند. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در معجم البلدان آمده است : آبی است شور به تهامه و آنرا خذارق از آن گویند که چون کس آنرا بنوشد، مبتلا به اسهال میشود. علاوه بر این ، یاقوت از قول اصمعی می آورد: و لکنانة بالحجاز ماء یقال له خذارق و هو لجماعة کنانة.
ترجمه مقاله