ترجمه مقاله

خرء

لغت‌نامه دهخدا

خرء. [ خ ُرْءْ ] (ع اِ) حدث مردم . (مهذب الاسماء). چلغوزه . فضله ٔ مرغ و آدمی و سگ و جز آن . (یادداشت بخط مؤلف ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). ج ، خروء، خرآن .
- خرء حمام ؛ فضله ٔ کبوتر. (یادداشت بخط مؤلف ).
- خرء عصافیر ؛ فضله ٔ گنجشک . (یادداشت بخط مؤلف ).
- خرء کلب ؛ گه سگ . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله