ترجمه مقاله

خرآسیا

لغت‌نامه دهخدا

خرآسیا. [ خ َ ] (اِ مرکب ) آسیا که با ستور گردد. (یادداشت بخط مؤلف ). آسیایی که با خر میگردد وخراس . (از ناظم الاطباء). || سنگ آسیا. (یادداشت به خط مؤلف ) : او را بهتر بود که خر آسیا در گردنش نهند و در دریا فکنده میشد. (دیاتسارون ص 304). هرکه خوار دارد یکی از این کودکان که بمن ایمان آوردند، بهتر بود که در گردنش خرآسیا بیاویزند و در دریا بیندازند. (ترجمه ٔ دیاتسارون ص 140).
ترجمه مقاله