ترجمه مقاله

خرابده

لغت‌نامه دهخدا

خرابده . [ خ َ دِ ] (اِخ ) نام یکی ازچهار قریه است در مغان در سه فرسخی جنوبی چشمه علی و این چهار قریه با هم در یک جا قرار دارند و اسامی آنها عبارت است از کشه که اکنون به خراب ده معروف است چون در اثر زلزله ویران شده ، زردوان و رزن و قلعه . (ازمازندران و استرآباد رابینو ترجمه ٔ فارسی ص 219).
ترجمه مقاله