ترجمه مقاله

خراسانی

لغت‌نامه دهخدا

خراسانی . [ خ ُ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به خراسان ، که مشتمل بر بلاد کثیره می باشد. بعقیده ٔ اهل عراق از ری تا مطلع شمس داخل خراسانست . (از انساب سمعانی ) (منتهی الارب ) :
ببازارگانی خراسانیم
به رنج اندرون بی تن آسانیم .

فردوسی .


- طین خراسانی ؛ قسمی خاک که از خراسان آرند. (یادداشت بخط مؤلف ).
|| قسمی کاغذکه از کتان کردندی . (ابن ندیم ). || نام طعامی است . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). || بُختی . قسمی شتر است . (یادداشت مؤلف ). || دستنبو. رجوع به دست بویه شود. (یادداشت بخط مؤلف ). در تداول امروز، نوعی خربزه .
ترجمه مقاله