خراش زار
لغتنامه دهخدا
خراش زار. [ خ َ ] (اِ مرکب ) آنچه خراش بسیار دارد. آنچه واجد خراش زیاد است :
روی زمین معرکه از نعل مرکبان
گردد چو لوح سینه ٔ سوهان خراشزار.
روی زمین معرکه از نعل مرکبان
گردد چو لوح سینه ٔ سوهان خراشزار.
طالب آملی (از آنندراج ).