ترجمه مقاله

خراش

لغت‌نامه دهخدا

خراش . [ خ َ ] (اِخ ) ابن مالک . علی بن سعید عسکری از طریق محمدبن اسحاق حدیث او را روایت کرده است وگفت عبداﷲبن بجرة اسلمی از خراش بن مالک نقل کرده که گفت او نبی را حجامت کرد و پس از ختم عمل گفت : همانا امانت مردی که با آهن تیز بر رگهای گردن پیغمبر ایستاد بسیار عظیم بود. (از اصابه ج 1 قسم 1 ص 107).
ترجمه مقاله