ترجمه مقاله

خراعه

لغت‌نامه دهخدا

خراعه . [ خ َ ع َ ] (ع اِمص ) بی باکی . بی قیدی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ) || (مص )سست گردیدن . (ناظم الاطباء). رجوع به «خروع » و «خرع »در این لغت نامه شود. || لغتی است در خلاعه . (منتهی الارب ). رجوع به خلاعه در این لغت نامه شود.
ترجمه مقاله