ترجمه مقاله

خرانبار کردن

لغت‌نامه دهخدا

خرانبار کردن . [ خ َ اَک َ دَ ] (مص مرکب ) جمعیت و هجوم کردن مردم بجهت کاری . || جماع کردن چند شخص با یکنفر. || فتنه و آشوب کردن . || شلتاق کردن . || کسی را جهت رسوایی بر خر سوار کردن و در شهر و محلات گردانیدن .
ترجمه مقاله