ترجمه مقاله

خرجیدن

لغت‌نامه دهخدا

خرجیدن . [ خ َ دَ ] (مص ) چشم گریان داشتن و اشک ریختن . (ناظم الاطباء) :
همی بود با سوک مادر دژم
همی کرد با جان شیرین ستم
چو گودرز آن سوک شهزاده دید
دژم شد چون آن سرو آزاده دید
بخرجید و گفتش که ای شاهزاد
شنو پند از نو مکن سوک یاد.

فردوسی .


ترجمه مقاله