خرده نگرش
لغتنامه دهخدا
خرده نگرش . [ خ ُ دَ /دِ ن ِ گ َ رِ ] (ص مرکب ) اندک بین . کوتاه نظر. نظرتنگ .تنگ چشم . چشم تنگ . ندیدبدید. خرده بین . لئیم . کوتاه بین . کوته بین . کم بین . (یادداشت بخط مؤلف ) :
خردک نگرش نیست که خرده نگرش کس
درگاه بزرگان همه ذل است و هوان است .
خردک نگرش نیست که خرده نگرش کس
درگاه بزرگان همه ذل است و هوان است .
منوچهری .