خردگانلغتنامه دهخداخردگان . [ خ ُ دَ / دِ] (اِ) ج ِ خرده . بچه ها. اطفال . کودکان : کام من خشک و خردگان مرامی نیاساید آسیای گلو. سوزنی .رجوع به خرده شود.