ترجمه مقاله

خرزة

لغت‌نامه دهخدا

خرزة. [ خ َ زَ ] (ع اِ) مهره . (از تاج العروس ) (منتهی الارب ) (زمخشری ) (حبیش تفلیسی ). ج ، خرزات . || آنچه در رشته کشیده میشود. (تاج العروس ) (منتهی الارب ). ج ، خرزات . || گیاهی است شورمزه که دانه های مدور آن از سر تا قدم وی منظوم است . (از تاج العروس ) (منتهی الارب ). ج ، خرزات . || مهره ٔ پشت . فقره ٔ پشت . (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله