ترجمه مقاله

خرماء

لغت‌نامه دهخدا

خرماء. [ خ َ ] (ع ص ) مؤنث اَخْرَم . رجوع به اخرم شود. || گوش شکافته و سوراخ کرده . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ) (از قاموس ). || لب چاک . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ). || هر پشته ای که از آن به زمین پست فروروند. (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || هر پشته ای که آن را جانبی است که بالا برآمدن از آن جانب امکان ندارد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). || ماده بزی که گوش وی را در پهنا شکافته باشند. (از تاج العروس )(از لسان العرب ) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله